کد مطلب:319200 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:184

قائم پس از قیام جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود
8 - در اكثر روایاتی كه از ناحیه ی پیشوایان بر حق دین درباره ی علائم و نشانه های مهدی موعود و خصوصیات مربوطه بظهور آن مظهر الهی بما رسیده، این خصوصیت كه مهدی موعود (ع) جهان را پر از عدل و داد خواهد فرمود از شئون مهمه ی آنحضرت بشمار آمده و كمتر حدیث وخبری است كه درباره ی قائم منتظر نقل شود و در آن از این خصوصیت ذكری بمیان نیامده باشد منجمله:

در جلد 13 «بحارالانوار» صفحه ی 183 «عن سعید بن جبیر» «مسندا عن الریان بن الصلت قال قلت للرضا (ع) انت صاحب هذا الامر» «فقال انا صاحب هذا الامر و لكنی لست بالذی املاها عدلا كما ملئت» «جورا و كیف اكون ذاك علی ما تری من ضعف بدنی و ان القائم هو الذی» «اذا خرج كان فی سن الشیوخ و منظر الشباب قویا فی بدنه حتی لو مدیده» «الی اعظم شجرة علی وجه الارض لقلعها و لو صاح بین الجبال لتد كدكت» «صخورها یكون معه عصا موسی و خاتم سلیمان ذالك الرابع من ولدی» «یغبیه الله فی سره ما شاء الله ثم یظهره فیملا به الارض قسطا و عدلا كما» «سئلت جورا و ظلما.»
ترجمه:

«ریان بن صلت» روایت كند كه گفت خدمت حضرت (رضا) عرض كردم! آیا صاحب این امر توئی؟ فرمود من صاحب این امرم، ولی من نیستم آن كسی كه زمین را از عدل پر كند، همچنانكه از جور پر شده باشد، و با این ضعف بدن كه در من مشاهده میكنی چگونه او باشم؟ در صورتیكه قائم كسی است كه چون خروج نماید در سن پیران و منظر جوانان باشد، و چنان در بدن قوی باشد كه اگر دست خود را بسوی عظیم ترین درخت روی زمین دراز كند هر آینه آنرا از ریشه بر كند و چنانچه بین كوهها صیحه كشد هر آینه تخته سنگ های آنها را بشكافد و با او عصای موسی و انگشتر سلیمان می باشد و او چهارمین از فرزندان منست خداوند او را در پرده ی غیبت آنمقدار كه بخواهد پنهان بدارد، سپس او را ظاهر فرماید، پس بسبب او زمین را از عدل و داد پر كند، همانطوریكه از جور و ظلم پر شده باشد.

9 - در جلد 13 «بحارالانوار» «عن اكمال الدین مسندا عن» «الصقر بن دلف (ابی دلف ظ) قال سمعت علی بن محمد بن علی الرضا (ع)» «یقول الامام بعدی الحسن و بعد الحسن ابنه القائم الذی یملا الازض قسطا» «و عدلا كما ملئت جورا و ظلما.»

ترجمه:

از اكمال الدین در جلد 13 «بحار» روایت از «صقر بن دلف» نقل است كه گفت شنیدم علی بن محمد الهادی می فرمود امام بعد از من حسن است و بعد از حسن فرزندش قائم خواهد بود، كسی كه زمین را از عدل و داد پر میكند، همانطوریكه از جور و ظلم پر شده باشد.
10 - جلد 13 «بحارالانوار» از كتاب اكمال الدین صدوق (ره)» «مسندا عن احمد بن اسحق قال سمعت ابا محمد الحسن بن علی العسگری» «(ع) یقول الحمد الله الذی لم یخرجنی من الدنیا حتی ارانی الخلف» «من بعدی اشبه الناس برسول الله (ص) خلقا و خلقا یحفظه الله تبارك و تعالی» «فی غیبته ثم یظهره فیملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما.»

ترجمه:

احمد بن اسحق گفت شنیدم كه امام حسن عسگری میفرمود حمد و سپاس خدائی را سزاست كه مرا از دنیا خارج نفرمود تا اینكه جانشین مرا بمن نمایاند كسیكه شبیه ترین مردم است از حیث آفرینش و خوی به رسول خدا. خداوند متعال او را در غیبتش حفظ می فرماید و سپس او را ظاهر می گرداند پس زمین را از عدل و داد پر می كند همچنان كه از جور و ظلم پر شده باشد.

11 - در كتاب «تبصرة الولی» صفحه ی 764 «عن ابن بابویه» «مسندا عن ابی غانم الخادم قال ولد لا بی محمد علیه السلام مولود فسماه محمدا» «فعرضه علی اصحابه یوم الثالث و قال هذا صاحبكم من بعدی و خلیفتی» «علیكم و هو القائم الذی تمتد علیه الاعناق بالانتظار فاذا امتلات الارض» «جورا و ظلما خرج فعلاها قسطا و عدلا.»

ترجمه:

از ابن بابویه مسندا از ابی غانم خادم روایت كند كه گفت برای ابی محمد العسكری علیه السلام فرزندی متولد شد پس او را (م ح م د)
نامید و در روز سوم او را به اصحاب خود عرضه داشت و فرمود اینست صاحب شما بعد از من، و خلیفه ی من بر شما و او قائمی است كه به انتظار او گردنها كشیده شود، پس چون زمین پر از ظلم و جور شود خروج كرده و آنرا از عدل و داد پر نماید.

12 - در كتاب «وافی» جزء دوم صفحه ی 95 از كتاب «اكمال الدین» «باسناده عن احمد بن اسحق بن سعد الاشعری قال دخلت علی ابی محمد» «الحسن بن علی صلوات الله علیه و انا ارید ان اسئله عن الخلف من بعده» «فقال لی مبتدا یا احمد بن اسحق ان الله تبارك و تعالی لم یخل الارض» «منذ خلق آدم و لا یخلیها الی ان تقوم الساعة من حجة الله علی خلقه به» «یدفع البلاء عن اهل الارض و به ینزل الغیث و به یخرج بركات الارض» «قال فقلت له یا بن رسول الله فمن الامام و الخلیفة بعدك فنهض صلوات الله» «علیه مسرعا فدخل البیت ثم خرج و علی عانقه غلام كان وجهه القمر لیلة البدر» «من ابناء ثلث سنین فقال یا احمد بن اسحق لولا كرامتك علی الله» «عزوجل و علی حججه ما عرضت علیك ابنی هذا انه سمی رسول الله (ص) و» «كنیه الذی یملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا.. الخبر.»

ترجمه:

از احمد بن اسحق فرزند سعد اشعری روایت كند كه گفت بر حضرت ابی محمد حسن بن علی علیه السلام وارد شدم و قصد داشتم كه از جانشین آن بزرگوار پس از خودش سوآل كنم، آن حضرت ابتدا به سخن نمود و فرمود ای احمد بن اسحق همانا خداوند تبارك و تعالی از موقعی كه آدم را آفرید تا روز ظهور قیامت زمین را از حجت خود بر خلقش تهی
نگذاشته و نخواهد گذاشت، بخاطر آن حجت از اهل زمین دفع بلا مینماید و باران میفرستد و بركات زمین را خارج می نماید. احمد بن اسحق گوید عرض كردم یابن رسول الله امام و خلیفه بعد از شما كیست؟ آن حضرت بسرعت از جابر خاسته و داخل اتاق شده سپس خارج شد در حالیكه بر شانه ی آن حضرت كودكی بود سه ساله كه صورت او مانند ماه شب چهارده بود، فرمود ای احمد بن اسحق اگر كرامت و عزت تو بر خداوند عزوجل حجج او نمی بود این فرزندم را بتو نشان نمی دادم، او همنام و هم كنیه رسول خداست و كسی است كه زمین را پر از عدل و داد خواهد فرمود، همچنانكه از ظلم و جور پر شده... الخبر.

نقل دوازده حدیث از احادیث اهل بیت عصمت بعنوان نمونه ی بسیار انذك از روایات منقوله در پیرامون امتیازات و مختصات حضرت قائم (ع) برای افاده ی مراد در این مختصر كفایت می كند، و با مراجعه به این روایات و دیگر احادیث كه فراوان در متون كتب حدیث موجود است بلا اشكال استفاده می كنیم كه برای مهدی موعود و زمان ظهور او خصوصیاتی است كه آن بزرگوار به آن خصوصیات امتیاز یافته، و برای هدایت امت، آن جهات ممتازه در ضمن اقوال اوصیای رسول و حامیان قرآن اظهار و افشاء گردیده، تا حجت تمام گردد و هدایت كامل شود، و از خلق بر خداوند حجتی نباشد و ضمنا راه فریب بر اهل آن مسدود گردد، و متمهدی ها شناخته شوند، و باطل در لباس حق پدیدار نیاید، خوانندگان گرامی خوب توجه دارند كه از احادیث دوازده گانه ی سابق الذكر
استنباط می گردد كه مهدی موعود ممتاز و مشخص می گردد به اموری از جمله:

1 - فرزند بلافصل حضرت عسكری امام یازدهم است.

2 - پیش از وفات پدر بزرگوارش در قرن سوم اسلام در ماه شعبان در سنه ی معین ولادت یافته و پدرش وی را بكسان و نزدیكان و اصحاب خود ارائه فرموده.

3 - غیبت طولانی.

4 - طول عمر (غیر متعارف).

5 - نهمین فرزند حضرت امام حسین علیه السلام است.

6 - فتح شرق و غرب كره ی زمین بدست مهدی (ع).

7 - ازاله و محو مظالم و رذائل از سراسر زمین، و گسترش عدل و داد بجای آن در زمان حیات مهدی (ع).

8 - بسط تعالیم قرآن و سنت رسول اسلام و اجرای حدود شریعت در سراسر عالم.

و بالضروره میدانیم هیچیك از این امور در شخص علی محمد باب شیرازی و در ظهور او مطلقا وجود نداشته و خود او نیز ادعای چنین اموری را ننموده است، و بنابراین تصریحات، ما ناچاریم نامبرده را مدعی كاذب و مفتری علی الله، و طریقه ی او را بدعت و پیروانش را در گمراهی بدانیم، و برای مزید اطلاع خوانندگان عزیز در خاتمه ی این فصل یادآور می شویم گرچه برای مهدی موعود (ع) امتیازات دیگری در احادیث مرویه نقل گردیده كه در جای خود مسلم و قطعی است، ولیكن برای مقصود مادر
اثبات حق همین مقدار بیان جهات ممتازه ی آن حضرت كافی بود و در تتمیم این مبحث احصائیه ی احادیث وارده در بعضی خصوصیات حضرت قائم (ع) بدون دعوی استقصاء ذكر می گردد:

الف - روایاتیكه او را نهمین فرزند حسین بن علی معرفی نموده 148 حدیث.

ب - روایاتی كه وی را فرزند حضرت عسكری (ع) معرفی كرده 146 حدیث.

ج - روایاتی كه می گوید مهدی (ع) جهان را پر عدل و داد فرماید 123 حدیث.

د - روایات درباره ی طول غیبت 91 حدیث.

ه - روایات در طول عمر مهدی (ع) 318 حدیث.

و - روایاتی كه تصریح دارد دین اسلام بوسیله ی او عالمگیر شود 47 حدیث.

ز - روایات در ولادت مهدی (ع) 214 حدیث [1] .

و همچنین احادیث كثیره و بیشمار در سایر جهات مربوط بمهدی (ع) موجود می باشد كه از بحث ما خارج است، حال متحریان حقیقت انصاف دهند با اینهمه اقوال معتبره كه جای هیچ شك و تردید باقی نمی گذارد چگونه پیروان بهاء خود را قانع می سازند به اینكه همه ی این بشارات و علائم و آثار را كه ضمن روایات بدون ابهام وارد شده ندیده و نشنیده بگیرند، و گفتار معصومین را پشت سر اندازند و به ادعای پوچ و بلا دلیل باب و بهاء
اعتبار دهند، افسوس كه اصرار در طریق باطل و انس بتلقینات سوء، چشم بصیرت را نابینا ساخته، و حجاب تعصب چهره ی تابناك مقصود را محجوب نموده، همتی باید تا به استمداد و استعانت از حق متعال بحقیقت اقبال نمایند، و از باطل و راه ناصواب رو گردان شوند، و به شریعه ی صافی و زلال عیش مؤبد وارد گردند.

و نیز اندكی با خود بیندیشند كه از میان این همه حدیث و روایت در خصوص مهدی و حتی كتاب هائی كه مخصوص آن بزرگوار تألیف یافته كلماتی و جملاتی و احادیثی انتخاب نمودن و به آنها استناد كردن و بقیه را مسكوت گذاشتن و حتی از یك حدیث چند جمله گرفتن و باقی را حذف كردن، آیا با عمل یك طالب حق و حقیقت تطبیق می نماید؟ و جز شیادی و فریبكاری و حقه بازی و اغفال مردم بی اطلاع و ساده لوح نامی می توان بر آن گذاشت؟ و آیا كدام ادعائی را نمی شود با این روش اثبات نمود. مثلا ما می دانیم كه در قرآن كریم «فرعون» و «قارون» كه نمونه ی جاه طلبی و مال دوستی و ظلم و طغیان و فساد و عصیان و تمرد از حق و عناد با دین پیغمبر معرفی شده اند و از رفتار و اعمال و عقاید و افكارشان در این كتاب كریم مذمت و تقبیح شده و در مقابل از صلحا و اخیار از انبیاء و رسل تمجید و تحسین بعمل آمده است، حال اگر مغرضی قرآن را برابر خود بگذارد و نام این دو فرد خبیث و پلید و كافر (فرعون و قارون) را از آیات مربوط به آنها بردارد، سپس آیاتی را كه در حق نیكان و پیمبران است پس از آندو نام بیاورد، مثلا قبل از این آیات انهما من عبادنا المخلصین و قالا الحمد الله الذی فضلنا علی كثیر من عباده المؤمنین و
امثال آنها، آیا نتیجه ی این تلفیق و تحریف چنین نخواهد بود كه فرعون و قارون دو بنده ی برگزیده ی خدا و دو پیغمبر بزرگ الهی هستند؟ و آیا چنین عملی صحیح است، و این گونه استدلال و استشهاد می تواند مثبت دعوائی باشد؟ لا و الله، اگر روایات مربوط بولی عصر را باید پذیرفت، همه اش را كه از لحاظ سند معتبر است باید پذیرفت، و اگر هم باید زیر بار آنها نرفت كه همه اش را باید رد نمود، اما اینكه روایات مربوط به نام و نسب و كنیه و پدر و مادر و تاریخ ولادت و حیات و صدها امثال آنها را مسكوت گذاشته، برخی دیگر را با حذف و اسقاط و تحریف و تأویل بر شخص مورد نظر تطبیق نمود كه اصلا و ابدا صحیح نیست، و هیچ خداشناسی، بلكه انسان با شرفی به چنین خیانت و جنایتی حاضر نمی شود اقدام نماید.

[1] از منتخب الاثر (صافي گلپايگاني).